#چي شد -طلبه -شدم
زندگي من مثل فيلم هاي هندي شده بود …
كمي دست نگهدار …قضاوت عجولانه نكن….
آري خلاء عاطفي عميقي در زندگي داشتم…
دست تقدير مادر جوانم را در حين تولد من، از دستم گرفته بود …
شايد بگويي خيلي ها مثل تو مادر ندارند ،دنيا كه به آخر نرسيده …تو هم مثل بقيه …
اما وضعيت من فرق مي كرد ،ديگران اگر مادر نداشتند ،شايد از سايه پدر ،برادر وخواهر محروم نبودند ،اما من از همه دور بودم ….
به شدت دنبال راه چاره اي بودم تا تسكيني باشد بر…علاقه وافري به پزشكي داشتم ….متوسل به درس وبحث شدم …
اما از قضا آقا سيد محمد رضا آمد و ترك درس وبحث كردم …ازدواج …وتولد آقا سيد محمد صادق…
با وجود مهرباني هاي مادرانه آقا سيد محمد رضا ،اما چيزي از اشتياقم به درس كم نشد ،مي بايست به آرزوي كودكي ام كه پزشكي بود مي رسيدم ،اما احساس كردم با ورود به پزشكي هم ،آرامش واقعي را به دست نمي آورم ،مسيرم عوض شد وبا كمك ايشان وارد حوزه شدم …
در حوزه بود كه آدرسي از خود گم شده ام پيدا كردم ..الا بذكر الله تطمئن القلوب .
زمان سپري شد در اثر حادثه اي ، براي عمل جراحي كمر ،راهي بيمارستان شدم و 14 عدد پلاتين ، مهمان ناخوانده كمرم شد .
ديري نگذشت كه خدا دو مونس به من عطا كرد«فاطمه سادات وزهرا سادات »
چشمت روز بد نبيند ،در اثر مسموميت بارداري گوش راستم ناشنوا شد …
تولد دوقلو ها بود …خدايا چه مي كردم بادرد بي مادري وبي ياوري ،دوقلويي ودست تنهايي ،پلاتين كمر و شروع سطح سه ….چند روزي گذشت متوجه شدم فاطمه ساداتم مبتلا به بيماري سخت قلبي ست …سه بار بستري شدن ،آنژيو قلبي ،عمل باز قلب …
اللهم عظم بلائي وافرط بي سوء حالي …
اللهي وربي من لي غيرك ….
اما طلبه شده بودم بايد ياد مي گرفتم چگونه با سختي كنار بيايم ….
طلبگي به من آموخت كه از زندگي ام فقط بهار رانبينم كه سرمست شوم …فقط پاييز را نبينم كه نااميد شوم ،بلكه زندگي چهار فصلي دارد كه چگونه فصلي جانشين فصلي ديگر مي شود بلكه بايد در بهار وتابستان مهياي توشه زمستان شد …آموختم صداي آب در روخانه وقتي زيباست كه سنگي سد راه آب باشد ..
حالا ديگر پزشك روح شده ام وراه درمان بيماريهاي جسمي وروحي ام را آموخته ام،اورژانسی ترین قرصی که استفاده میکردم «ان مع العسریسرا»بودومطمئن بودم که «من یتق الله یجعل له مخرجا» …كه شايد اگر پزشك جسم مي شدم، عاجز از درمانم می شدم …
به راستي كه :«خدا گر زه حكمت ببندد دري ،زه رحمت گشايد در ديگري»