#اذان ناتمام
#اذان ناتمام
بعد از رحلت #پیامبر_اکرم صلى اللَّه علیه و آله و سلم، بلال دیگر اذان نگفت: تا اینکه روزى #حضرت_زهرا سلام اللَّه علیها فرمود:
من میل دارم صداى اذان بلال را بشنوم.
پس بلال را حاضر کردند و او مشغول اذان گفتن شد. بلال گفت: «اللَّه اکبر».
حضرت زهرا سلام اللَّه علیها به یاد پدرش افتاد و شروع به گریستن کرد. چون بلال گفت:
«اشهد ان محمدا رسول اللَّه» حضرت فاطمه سلام اللَّه علیها فریاد بلندى کشید و بیهوش شد.
اطرافیان فریاد زدند: اى بلال! دست از اذان گفتن بردار که دختر رسول اللَّه از دنیا رفت.
پس از لحظاتى چند، حضرت زهرا سلام اللَّه علیها به هوش آمد و به بلال فرمود: ادامه بده.
بلال گفت: مرا معاف دار، اى دخت رسول اللَّه! چون مى ترسم با صداى اذان من، روح از تن مبارکت بیرون رود. پس آن حضرت بلال را معاف کرد- و آن اذان ناتمام ماند.
من لایحضره الفقیه؛ حدیث 907، ج 1، ص 297